سفارش تبلیغ
صبا ویژن
افسردگی، برادری را تباه می کند . [امام علی علیه السلام]

منطقه و بیداری اسلامی

 
 

روز عید قربان نقطه عطف آزادى در تاریخ اسارت‏ها و بردگى‏های دنیوی بود که بر انسان تحمیل شده بود و آن روز ابراهیم در کنار رسالت خویش به نمایشى سرخ فراخوانده ‏شد و آنجا صحنه رقابت آسمان با زمین بود و ابراهیم باید میان اسماعیل و پروردگارش یکى را بر مى‏گزید.

عید قربان یادآور همان سربلندی ابراهیم(ع) در آزمایش الهی است، سربلندی در آزمایش الهی در ذبح عزیزترین فرد زندگی مادی یعنی فرزندش و نشانه ای از پیروی کامل و بی چون و چرای فرمان الهی و اطاعت معشوق است و گاه قربانی به قدری ارزشمند است که جز خداوند کسی به ارزش آن پی نمی برد، کار آسانی نیست و ابراهیم خلیل الله (ع) می دانست که خنجر تیز و عریان با حنجره اسماعیل بی پرده سخن خواهد گفت و اینجاست که علایق را سر می برد و لایق الطاف ویژه رحمانی می شود، خدایان دروغین را از کعبه دل بیرون می کند تا جمال روشن حق را بی پرده دریابد.

محبوب ابراهیم، از ابراهیم تحفه ‏اى خواسته است هدیه‏ اى به نازکى حلق مبارک اسماعیل و اراده ‏اى به استحکام تیزترین شمشیرها و اینجا نقطه رویارویى همه انسان با همه شیطان است، آری این عید قربان است، عیدى که در آن، توحید ابراهیم، در دو راهى انتخابى سخت مى‏ایستد و ملائک، نفس‏ها را براى تماشا حبس مى‏کنند و انسان سربلند بیرون می آید چرا که ابراهیم در برابر معشوق خویش خم مى‏شود و رکوع مى‏ کند تا تیزى شمشیر خویش را دو برابر کند و تحفه‏اى را که براى اثبات صداقت خویش پیش‏کش آورده است تقدیم یار کند .

و این صحنه بالاترین نقطه‏اى است که اوج مقام بشر را تعیین مى‏کند و تا ابد درجه ایمان بندگی با همان نقطه سنجیده مى‏گردد و این عاقلانه ‏ترین جنون های دلدادگى ها‏ست، جایى که آنچه هست، معرفت است، نه مصلحت، ای خلیل الله، امتحان تو، بلنداى سقف عشق را در معمارى بندگى نشان داد، و خدا تو را استعاره کرد براى عبرت مدعیان ایمان، و زیباتر از آن خنجر عریان ابراهیم با حنجره اسماعیل بود چرا که اسماعیل لحظه ای سست نشد او ردای روشن ایمان و تسلیم را در آغوش کشیده بود تا اوج تجلی و شکوفایی روح ایثار را به همگان بیاموزد آنچه در قاموس بشر هنوز هم نامی ندارد.

پس روز عید قربان روزی است که نفس را به تیغ اطاعت قربانی کردند و گناه را بر آستان عصمت سر بریدند تا عید بندگی و عبودیت را به یادگار نهند، آری، این عید بندگی و عبودیت، عید پاکی و صلابت، عید صداقت و ایمان، عید خواری شیطان و اقتدار انسان است تا چشم فرشتگان و خاکیان و افلاکیان را بر این صفحه زیبای تاریخ بگشایند و دیدگان کور را بینا کنند.

ابراهیم خلیل الله، قبل از آنکه کارد بر گلوی اسماعیل نهد اول بر گلوی نفس خویش نهاده بود تا تلالو خون سرکشی و عصیان چشمان شیطان خناس را کور کند، تا دشمن قسم خورده آدم، در پشت درهای نومیدی، علم پروردگار را فریاد برآورد آن روز که در پاسخ شکایت فرشتگان از آفرینش انسان خونریز در زمین، از آفریدگار شنید که: «اِنّیَ اَعْلَمُ مالا تَعْلَمُونَ».

و این داستان کمال انسان است، درس آزادگی از بند غریزه است، رهایی از حصار تنگ خودخواهی است، و صعود روح و معراج عشق و اقتدار معجزه آسای اراده بشریست است، و نجات از هر بندی و پیوندی است که تو را بنام یک انسان مسئول در برابر حقیقت اسیر می کند.

و اسماعیل آن جوانمردِ توحید، با اراده ای که دیگر جز به نیروی حق و آزادی مطلق نبود، با تصمیمی قاطع، به قامت برخاست، آنچنان تافته و چالاک که ابلیس را یکسره نومید کرد، و پدر اکنون، قدرتی شگفت انگیز یافته بود، با اراده ای که دیگر جز به نیروی حق پرستی نمی جنبید و ای انسان، اینک بر خود نظری بینداز در این روز عید قربان، ببین برای قربانی چه آورده ای؟ گوسفندی، گاوی یا شتری را پیشکش کرده ای؟ امروز کارد بر حلقوم چه چیزی خواهی نهاد؟ بر حلقوم قربانیانت یا حلقوم القاب با شکوه قربان قربانیت؟.

و من بر خود نهیب می زنم که تو چه چیزی در هزار توی قلبت پنهان کرده ای؟ تو که به شیوه ابراهیم تمسک می جویی، امروز قربانی ات بر آستان ربوبیت چیست؛ مال، مقام، فرزند؟ بنگر و با خودت محاسبه کن چه چیز دستان تو را به این دنیا بند زده است و تو را این گونه لنگان و پای بسته واگذارده است، امروز پیشکشت از کدامین جنس است، از جنس دیگری یا از جنس خودت؟ از جنس دیگری را دیگران هم آورده اند و در این بازار فراوان است ولی کمتر متاعی را از جنس خود می توان یافت.

زمین و آسمانِ جهان ، تاب دیدن این منظره را ندارد و تاریخ، قادر نیست بشنود چنین گفتگویی صمیمانه و این چنین هولناک را، و هرگز بر روی زمین چنین گفتگویی میان دو تن، پدری و پسری نگذشته است گفت گویی که: اسماعیل، من در خواب دیدم که تو را ذبح می کنم و چه زیبا از پسر شنید که: پدر، در انجامِ فرمانِ حق تردید مکن، تسلیم باش، مرا نیز در این کار تسلیم خواهی یافت و خواهی دید که اِنْ شاءَالله از صابران خواهم بود.

پنجه های شیطان ضعیف تر از آن است که بازوان قدرتمند ایمان را تاب بیاورد پنجه های شیطان در هجمه سنگین و فشار بی امان انگشتان عشق خرد خواهد شد، و در رمی جمرات، سنگسار و نابود می شود و چه قدر حقیر است ابلیسی که در برابر شیخ الانبیاء قد برافراشته است، در برابر بزرگ مردی که جز الله نمی بیند و جز الله نمی جوید و ایستادن در برابر چنین بزرگی، سقوط از همان پایه های کوه را در پی خواهد داشت.

مبارک باد روز عید قربان، عید ایمان و امتحان، عید ایثار و احسان، عید قربت و قربان، و عید شکست شیطان، مبارک باد این سرافرازی و پیروزی در امتحانی سخت و آزمون بزرگ الهی، عید قربان این روز مبارک فرا رسید و ما زبانمان یارای توصیف و شکر این روز مبارک را ندارد.

باید بکوشیم در این روز ابراهیم وار نفس را به مسلخ بکشیم و عشق را به معراج بریم و هر آنکه را که دلش را شکستیم دلش را به دست آوریم، و هر آنکه را بر او ظلم کردیم حقش را بپردازیم واز هر آنکه از او به بد نامی یاد کردیم حلالیت بطلبیم، شیطان را شکست دهیم و رحمان را راضی نماییم.

ابراهیم وار از دلبستگی های دنیایی دست بکشیم و اسماعیل گونه مطیع امر حق تعالی شویم واگر چنین کردیم مبارک و گوارایمان باد و این تمرینی باشد تا به اراده کردگار جهان در سرزمین وحی، آن عرفات مبارک و منای پاک در کنار زمزم گوارا، لذت عروج عرفانی و معنوی را لمس نماییم.

امروز عید قربان است، عیدی که همواره از آن به عنوان عید پیروزی وظیفه بر غریزه و اوج تجلی شکوفایی روح ایثار یاد می‌شود و این پاکی و ریزش گناهان مبارک باد در حقیقت به مسلخ کشیدن نفس و به معراج بردن عشق بر همگان مبارک باد.

عید از کلمه عود به معنای بازگشت است و عید قربان به معنای بازگشت انسان به مقام تقرب الهی است که این مقام در سایه مبارزه با هواهای نفسانی و در پرتو تهذیب، خودسازی و بهره گیری از فرصت های ناب به دست می آید، چرا که یادآور فداکاری و ایثار ابراهیم در راه رضای معبود و تسلیم و ایمان اسماعیل در قربانگاه عشق بود و از همین روست که حج گزار و قربانی کننده، با تمسک به حقیقت پرهیزکاری، گلوی دیو طمع را می برد و شاید به دلیل همین تقوای ارزشمند نهفته در قربانی است که عید قربان را حج اکبر خوانده اند.

بر همه مردم مسلمان و عزیز ایران و همه مسلمانان جهان مبارک باد این عید قربان، مبارک باد نماد بزرگ‏ ترین جشن رهایى انسان از وسوسه‏ هاى ابلیس و در آخر سلام بر ابراهیم قهرمان پیروز و پرشکوه ترین نبرد تاریخ ، سلام بر محمد (صلوات اله علیه) منجی انسانها از جهل و گمراهی و سلام بر همه بندگان صالح خداوند.

 


» داریوش احمد رضا بهمنیار
»» نظرات دیگران ( نظر)





بازدیدهای امروز: 3  بازدید

بازدیدهای دیروز:283  بازدید

مجموع بازدیدها: 388473  بازدید


» ?پیوندهای روزانه «
» لینک دوستان من «
» لوگوی دوستان من «
» فهرست موضوعی یادداشت ها «
» آرشیو یادداشت ها «
» اشتراک در خبرنامه «